مامان میخواد باهات حرف بزنه
سلام گلم دیشب بازم حالم خوب نبود با اینکه همه میگفتن سه ماهه دوم آرامشه اما من .....شبا حالم خیلی بد میشه نمیدونم شاید به خاطر فصلشه اونم تو این شهر گرم که چن روزه انگار اصلا اکسیژنی تو هوا نیست از طرفی دوست دارم زودتر تابستون تموم شه تا هم از این هوا راحت شم هم به دیدن تو نزدیکتر از طرفی اصلا حوصله سر کار رفتنا ندارم
آخه میدونی عزیزم مامانت معلمه و باید مهرماه بره سر کلاس البته فکر کنم فقط ترم اول با بچه ها باشم بعد که شما عزیز دلم میای مرخصی منم شروع میشه اما خوب من معلم ریاضی هستم و کارم تو مدرسه زیاد اما انشا الله خدا کمک میکنه و تو هم با مامان همراهی میکنی تا خوب و خوش و راحت تموم شه
خیلی دوست دارم از وقتی میام اینجا و باهات حرف میزنم یا خاطرات مامانای دیگه را میخونم بیشتر هوایی شدم که زودتر این دوران بگذره و عزیز دلما بغل کنم و یه ماچ گنده از اون لپاش بگیرم
الهی مامان فدات شه