پسر عموت به دنیا اومد
سلام مامانی 20 آذر پسر عموت به دنیا اومد ساعت 12 ظهر اسمشم گذاشتن امیر عباس یه پسر کوچولوی ناز با وزن 2650 گرم به بابایی گفتم اگه پسر ما هم اینقدر کوچولو باشه من که جرات نمیکنم بغلش کنم اما نه تو به مامانی قول دادی تپل مپل و ناز باشی البته پسر عموت تو 37 هفتگی با سزارین به دنیا اومده یعنی 3 هفته زودتر خوب حق داشته ریزه میزه باشه اما از همین حالا خندونه امیدوارم دوستای خوبی برا هم باشید
نویسنده :
لیلا
11:18
تکمیل شدن سیسمونی
پسر گلم سیسمونیت دیگه تکمیل شده و اتاقتا چیدیم البته یه تغییر اساسی تو خونه دادیم و برا خودمون یه اتاق خواب دیگه درست کردیم تا اتاق سابق خودمونا اختصاص بدیم برا شما من که با دیدن وسایلت کلی ذوق میکنم امیدوارم تو هم خوشت بیاد مامان بزرگ و عمه هات یه شب اومدن خونمونو وسایلت را دیدن مامان بزرگ زحمت کشیده و برات یه سه چرخه قرمز رنگ خریده عمه ها و زن عموتم برات لباس خریدند که بعدا حتما عکساشا برات میذارم عکس سیسمونیتم حتما تو اولین فرصت میذارم تا از وسایلت قشنگت یادگاری بمونه
نویسنده :
لیلا
11:13
35 هفتگی
سلام عزیز دل مامان منو ببخش که 2 ماهی برات چیزی ننوشتم آخه اصلا وقت نکردم مدرسه وقتما پر کرده بود رفتم دنبال کاراش تا این ماهه آخرو نرم مدرسه و استعلاجی بگیرم میخوام تو این مدت خونه را یه گردگیری اساسی بکنم تا همه چی برا اومدنت آماده باشه هنوز ساک بیمارستانا نبستم راستی هفته قبل رفتیم سونو خدا را شکر همه چی خوب بود به گفته دکتر وزنت 2075 گرم بود این هفته هم برا مراقبتهای روتین رفتم بیمارستان که دکتر بعد از شنیدن صدای قلبت گفت خیلی تند میزنه و خواست نوار قلب بگیرم که اونم اینا تایید کرد خیلی نگران شده بودم اما خدا را شکر فرداش که دوباره نوار تکرار شد همه چی نرمال بود عزیز دلم فقط یه ماهه دیگه مونده تا همدیگه را ببینیم قول بده تو این...
نویسنده :
لیلا
11:03
27 هفتگی
سلام گل پسرم شرمندم که خیلی وقته چیزی برات ننوشتم آخه این روزا سعی میکنم کمتر پای نت باشم از طرفی دنبال خرید وسایل شما هستیم تا حالا مامان جون (مادرم) و بابا جون زحمت کشیدن و کمد و تختت را خریدند و کلی لباس خوشگل و سرویس حوله و سرویس لحاف و تشک و قنداق فرنگی البته هنوز خیلی چیزا مونده قراره سرویس تشک تختتا عمه زهرا برات بدوزه خیلی دوست دارم زودتر اتاقتا بچینم امیدوارم خشگل بشه و شما توش آرامش داشته باشی سرویس چوبتا سبز و کرم خریدیم ما که خیلی خوشمون اومده امیدوارم تو هم خوشت بیاد بعدا که اتاقا چیدیم عکساشا میذارم فقط قول بده صحیح و سالم و تپل و خوشگل و مامانی و به موقع به دنیا بیای عزیز دلم
نویسنده :
لیلا
10:46
خدایا خودت دادی خودت هم حافظش باش
خدا جونم به خاطر تموم نعمتها و خوبی هات ممنونم گل پسرم مامان تقریبا 2 هفته است که تو استراحت مطلقه جمعه گذشته خیلی ترسیدم به خاطر اینکه صبح چندتا لخته خون دیدم و هر چی هم آب قند و چایی شیرین خوردم حرکتتا حس نکردم رفتم پرولوتون زدم اما بعد که رفتیم بیمارستان بستری شدم یه شب اونجا بودم و حالا 6 هفته استراحت مطلق دکتر میگفت احتمال زایمان زودرس و کنده شدن جفت هست البته سونو چیزی نشون نداد عزیز دل مامان قول بده این 18 هفته باقیمانده را هم طاقت بیاری خیلی دوست دارم با حرکتات آروم میشم و فکر زبونم لال نبودنت دیوونم میکنه
نویسنده :
لیلا
22:58
اولین سوغاتی ها از مشهد
تو این ماه هر دو مامان بزرگات رفتن مشهد مامان بابایی از اونجا برات یه 5 تیکه خوشگل آورده و مامان منم یه تاپ شورت و یه بلیز شلوار ناز اما چون اون موقع معلوم نبود جنسیت شما چیه یه رنگ و طرحی گرفتند که مشترک باشه دستشون درد نکنه البته از اونجایی که ما هنوز خرید کردنا شروع نکردیم اینا اولین لباسای شما هم میشه مبارکت باشه عزیزترینم
نویسنده :
لیلا
13:34
تعیین جنسیت
سلام عزیز دلم دیگه داریم به آخرای 5 ماهگی نزدیک میشیم انگار همین دیروز بود 7خرداد که با آزمایش خون فهمیدیم که یه مسافر کوچولو تو راه داریم 23 خرداد هم برای اولین بار با بابایی رفتیم سونو که صدای قلب کوچولوتا بشنویم و چقدر ذوق کردیم مخصوصا بابایی که داشت قند تو دلش آب میشد یه بار دیگه 16 تیر به خاطر یه مساله ای که برام پیش اومد رفتم سونو تا از سلامت شما مطمئن بشیم و هر دو بار بابایی از طریق مانیتور آقای دکتر کوچولوی ز دید اما من روم نشد که از دکتر بخوام به منم نشون بده تا اینکه دیروز یعنی 21 شهریور دوباره رفتیم سونو دکتر تا دید گفت جنسیتش که پسره پرسیدم 100 درصده آقای دکتر گفت بله بعدم از لحاظ سلامتی بررسی کرد و خدا را شکر همه چی خو...
نویسنده :
لیلا
13:26
20 هفتگی
دیروز رفتم دکتر با توجه به اینکه تو این 5 ماه فقط 3 کیلو اضافه کردم و از رو سایز شکممم(رحم) بهم گفت اگه بخوای اینطوری پیش بری فایده نداره و یه بچه ریزه میزه نصیبت میشه آخه مامانی من چکار کنم تا شما تپل مپل بشی ؟خیلی نگران این وضعم امروز میخوام زنگ بزنم وقت سونو بگیرم تا هم از سلامت شما مطمئن بشیم و هم اگه خدا بخواد جنسیت شما را بدونیم تا انشا الله کم کم دیگه شروع کنیم واسه خرید سیسمونی آخه باید از اول مهر مامانی بره مدرسه و اونموقع وقت زیادی واسه خرید نمیمونه خیلی دوست دارم همه چی برات بگیرم عزیز دلم اما افسوس خونه مون یه خوابست و وسایل خودمونم به زور توش جا دادیم اما قول میدم هر کاری از دستم بر میاد انجام بدم راستی الان بابایی رفته ...
نویسنده :
لیلا
6:57
16 هفتگی
سلام عزیز دل مامان و بابا خوبی گلم؟ فردا 16 هفته تموم میشه من فقط 300 گرم اضافه کردم دیشب خاله من که متخصص زنان هست میگفت تا حالا باید حدود 2 کیلو اضافه میکردم بعدشم کلی از سختی های بچه کم وزن برامون گفتند و اینکه از این به بعد حداقل باید ماهی 2 کیلو اضافه کنم خیلی نگرانتم عزیزم چکار کنم که هیچی دوست ندارم اما دیشب به بابا و شما قول دادم به زورم که شده بخورم آخه دلم نمیخواد خدایی نکرده برا شما مشکلی پیش بیاد چرا هیچی هوس نمیکنی؟ راستی یه خبر........... نی نی زن عمو که یه ماهی از شما بزرگتره طبق گفته سونو گرافی پسره البته شما یه دختر عمو داری و اینم که میشه یه پسر عمو امیدوارم دوستای خوبی برا هم باشید خیلی خیلی دوست دارم نازنینم ...
نویسنده :
لیلا
12:07